داغ لاله

تو اون پستی که از شهریار نوشته بودم ، دو سه نفری اظهار علاقه کرده بودم برا دانلود بعضی شعرهای شهریار که معمولا آخر این سریال میآد . راستش من نتونستم اونا رو پیدا کنم ولی امروز تو سایت تبیان قسمت جالبی رو کشف کردم ! بهش نمیآد جدید باشه ولی جزو خبرای جدیدش هست . به نظرم خیلی خیلی پرکاربرد و مفیده.
"کتابخانه تبیان" شامل قسمتها مختلفی مثل سیاست ، تاریخ ، دانستنیها ، شعر ، علوم و فنون و ... هست که من بعضیهاشو فقط نیگاه می کردم برا شروع خیلی هم عالی بود . مطمئنن هر چی بگذره کامل تر میشه .
تو اونایی که من نیگا کردم دانستنیهاش مطالب بیشتری داشت . دو قسمتشم یکم کنجکاوی کردم که حتما تو چند روز آینده و سر فرصت کامل می خونمش ! کلهم صحبتهای آقای قرائتی رو خیلی می پسندم ، تفسیر نماز و یکصد و چهارده نکته درباره نماز ایشون که تو این قسمت دیدم باید خیلی خوندنی باشه .
آماری هم که تو این قسمت درج شده بود به این صورت بود :

تعداد موضوعات فارسی (1536)
تعداد موضوعات عربی (135)
تعداد موضوعات انگلیسی (214)
تعداد کتب فارسی (7571)
تعداد کتب عربی (3214)
تعداد کتب انگلیسی (3355)

حالا این چه ربطی به شهریار داشت ؟! قسمت شعرش که گفتم ، کتابهای کلی از شعرا را شامل میشه از جمله غزلیات شهریار . خیلی جالبتر از لینکای قبلی که آورده بودم و خیلی هم کامل .

شهریار

بعد اون قسمت شهریار که لاله مُرد و همون شب با گریه های شهریار اشک منم در اومد و تا موقع خواب منم عزا گرفته بودم ! ، خیلی دنبال شعر انتهایی اون قسمت سریال گشتم ولی نمیدونم چرا پیداش نکردم . اینم داغ لاله :

بيداد رفت لاله ى بر باد رفته را ** يا رب خزان چه بود بهار شكفته را
هر لاله اى كه از دل اين خاكدان دميد ** نو كرد داغ ماتم ياران رفته را
جز در صفاى اشك دلم وا نمي شود ** باران به دامن است هواى گرفته را
واى اى مه دو هفته چه جاى محاق بود ** آخر محاق نيست كه ماه دو هفته را
برخيز لاله بند گلوبند خود بتاب ** آورده ام به ديده گهرهاى سفته را
اى كاش ناله هاى چو من بلبلى حزين ** بيدار كردى آن گل در خاك خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نيست ** تب موم سازد آهن و پولاد تفته را
يارب چها به سينه ى اين خاكدان در است ** كس نيست واقف اينهمه راز نهفته را
راه عدم نرفت كس از رهروان خاك ** چون رفت خواهى اينهمه راه نرفته را
لب دوخت هر كرا كه بدو راز گفت دهر ** تا باز نشنود ز كس اين راز گفته را
لعلى نسفت كلك در افشان شهريار ** در رشته چون كشم در و لعل نسفته را