قبل از اینکه مطلب امروزم رو کپی پیست کنم (!) در رابطه با پست قبلی یه چیزی لازمه(!) بگم. راستش دیروز اول صبح پیامکی از یکی از دوستای عزیزم گرفتم :
"... دستتون درد نکنه! یه هویی تو وبلاگتون بنویسین کاشمری لاامتی و خودتونو راحت کنین! ... "
حقیقتش یادم نبود دوست کاشمری هم دارم ( :D ) هر چند اول از تمام کاشمریهای دیگه(!) پوزش طلبیدم ولی قبول؛ یکم زیاده روی کردم! هر چند من آدمای خیلی خوبشونو که نگفتم! ( ;) ) در هر حال برای جلوگیری از دلخوریهای احتمالی در روزهای آینده اینجا رسما ازشون عذرخواهی میکنم.امروز که ما هر چی تو آزمایشگاه گفتیم ایشون ربطش دادن به اینکه شما با کاشمریها بدین در نتیجه این ... .
این نوشته رو چند وقت پیش برا خودم سیو کردم هر چند احتمالا تکراریه ولی خوندنش برا خیلی ها لازمه از جمله برا خودم!:
يادداشتی از طرف خدا
به: شما
از: رئيس
موضوع : خودت
عطف به : زندگي
"من خدا هستم. امروز من همه مشكلاتت را اداره ميكنم . لطفا به خاطر داشته باش كه من به كمك تو نياز ندارم. اگر در زندگي وضعيتي برايت پيش آيد كه قادر به اداره كردن آن نيستي براي رفع كردن آن تلاش نكن ، آنرا در صندوق ( چيزي براي خدا تا انجام دهد ) بگذار . همه چيز انجام خواهد شد ولي در زمان مورد نظر من ، نه تو . وقتي كه مطلبي را در صندوق من گذاشتي ، همواره با اضطراب دنبال (پيگيري) نكن . در عوض روي تمام چيزهاي عالي و شگفت انگيزي كه الان در زندگي ات وجود دارد تمركز کن . نااميد نشو .
شايد يك روز بد در محل كارت داشته باشي : به مردي فكر كن كه سالهاست بیکار است و شغلی ندارد.
ممكنه غصه زودگذر بودن تعطيلات آخر هفته را بخوري : به زني فكر كن كه با تنگدستي وحشتناكي روزي دوازده ساعت ، هفت روز هفته را كار ميكند تا فقط شكم فرزندانش را سير كند.
وقتي كه روابط تو رو به تيرگي و بدي ميگذارد و دچار ياس ميشوي : به انساني فكر كن كه هرگز طعم دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشيده.
وقتي ماشينت خراب ميشود و تو مجبوري براي يافتن كمك مايلها پياده بروي : به معلولي فكر كن كه دوست دارد يكبار فرصت راه رفتن داشته باشد.
ممكنه احساس بيهودگي كني و فكر كني كه اصلا براي چي زندگي ميكني و بپرسي هدف من چيه ؟ شكر گذار باش . در اينجا كساني هستند كه عمرشان آنقدر كوتاه بوده كه فرصت كافي براي زندگي كردن نداشتند.
وقتي متوجه موهات كه تازه خاكستري شده در آينه ميشي : به بيمار سرطاني فكر كن كه آرزو دارد كاش مويي داشت تا به آن رسيدگي كند ... "