يه پست اجباري!

يه نيگا به تاريخ پست قبليه بندازين! از همون روزِ بعدش هِي من تصميم مي گرفتم توتيا رو آپ كنم كه اونم هِي به هم مي خورد!! باور كنين!!! چقدَم سخته بعد از يه مدت طولاني دوباره بنويسي! ...
من كه مي دونم بيشتر خواننده هاي توتيا از دست رفتن(!) ولي فعلاً به خاطر يه دوست!(البته به خاطريكه دست از سر ما بردارن!! ;) ) امشبه رو مي نويسيم! البته اين خيلي بده كه ايشون بعد از مدتها كه ما اسباب كشي كرديم اومديم بلاگ اسپات ،‌مرتب زنگ خونه قبليه توتيا رو مي زدن و تازه اين يكي رو كشف كردن وليكن حالا عب نداره! ما بخشيديم. :)
راستيَتِش اين گروه رياضي منو از همه كار انداخته . شايد چون خيلي نسبت به كارم حساسم كاري كه كارشناس قبلي حالا به هر شكلي نصف روزه انجامش مي داده من گاهي بيشتر از 12 ساعت روزمو پاش مي ذارم . به هرحال فعلاً هميني كه هست و كاريشم نميشه كرد. البته مثليكه اكثراً خيلي ما رو قبول دارن ( :D ) برا همين بعضيهاشون خيلي بهم محبت دارن و البته چند تايي هم دشمن پيدا كرد كه اين طبيعيه!
براي شروع دوباره فعلا همينو ازم قبول كنين تا ببينم چي ميشه ، خوب و بدشم به بزرگيه خودتون ببخشين! از دوست محترمي هم كه منو تشويق (همون وادار!!) به نوشتن دوباره كرد ممنون.
در ضمن حتماً‌ از مطالبي كه براي توتيا آوردن استفاده خواهم كرد. فعلاً به خاطر سي دي اي كه تقديم توتيا كردن ازشون تشكر مي كنيم!
------------------------
يه مطلب ديگه هم هست! چون مطمئناً‌ خيلي از دوستاي خودم ،‌آماريها، از توتيا قطع اميد كردن و امكانش كمه كه تا يكشنبه هفته آينده بهش سر بزنن ولي بازم اينجا مي نويسم ضرر نداره. مطمئناً حداقل همه آماريهاي دانشكده علوم آزاد و پيام نور و دانشگاه فردوسي مشهد جناب آقاي دكتر شاهكار رو خوب ميشناسن و شايد خبر داشته باشن كه ايشون مدتيه كه كسالت دارند. فقط خواستم خواهش كنم براي سلامتيشون دعا كنين و اگر هم دوست داشتين تو مراسم بزرگداشتي كه يكشنبه 08/09/88 ساعت 4 بعد از ظهر تو سالن اجتماعت دانشكده علوم دانشگاه آزاد به رسم قدرداني از ايشون برگزار خواهد شد، شركت كنند.